تمام چیزهایی را که نگفتم میشنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم : اگر تو نباشی ، زندگی ام بی معنی خواهد بود
فکر میکردم از تمام آنبازیها خلاص خواهم شد
اما حالا تنها کاری که میکنم
گوش دادن به تمامآن چیزهایی است که نگفتم
نگفتم : عزیزم کنارم بنشینو با هم حرف میزنیم
نگفتم : جاده بیرون خانه طولانی و خلوت و بیانتهاست
گفتم : خدا نگهدار ، موفق باشی، خدا به همراهت
او رفت ومرا تنها گذاشت، تا با تمام چیزهایی که نگفتم زندگی کنم
او رفت و منوتنها گذاشت ....